گل های خشک وجودم...
تقدیم به تو...
با احترام
باغچه ی خشکیده ی 3 سال پیش از این
خودت را جای من بگذار...
خفه می شوی...
که خودم را هم نمی بینم...
چه رسد به تو...
صدای خسته ی من را ... تو...؟
دل
ام
برای
ات
...
شده
دل
ام
برای
ات
...
شده
همانجا که نفس می رود و می آید...
سنگین است...